معنی گزمه و داروغه

حل جدول

گزمه و داروغه

شبگرد، عسس، میرشب


داروغه

سرپرست گزمه ها

محتسب


گزمه

شبگرد

لغت نامه دهخدا

گزمه

گزمه. [گ َ م َ / م ِ] (ترکی، اِ) شبگرد و پاسبان شب و عسس. (ناظم الاطباء). گشتی. پلیس.

گزمه. [گ َ م َ / م ِ] (اِخ) دهی است از دهستان ناروئی بخش شیب آب شهرستان زابل، واقع در 37 هزارگزی شمال خاوری سکوهه نزدیک مرزافغانستان. هوای آن گرم و معتدل و دارای 178 تن سکنه است. آب آنجا از رودخانه ٔ هیرمند تأمین میشود. محصول آن غلات، لبنیات و شغل اهالی زراعت و گله داری و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8).

گزمه. [گ َ م َ / م ِ] (اِخ) دهی است از دهستان خنافره بخش رادکان شهرستان خرمشهر، واقعدر چهارهزارگزی جنوب باختری شادکان کنار راه فرعی اتومبیل رو شادکان به آبادان. هوای آن گرم و دارای صد تن سکنه است. آب آنجا از رودخانه ٔ جراحی تأمین میشود و محصول آن خرما، غلات، برنج و شغل اهالی زراعت و حشم داری و صنایع دستی عبابافی و راه آن در تابستان اتومبیل رو است. ساکنان از طایفه ٔ آل ابوخضر هستند. آبادی غزالی شمالی که در نزدیکی این قریه واقع است جزء این ده منظور شده. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6).


داروغه

داروغه. [غ َ / غ ِ] (ترکی - مغولی، اِ) رئیس شبگردان. سرپاسبانان. داروغه که در زبان مغولی به معنی «رئیس » است یک اصطلاح عمومی اداری است. از احسن التواریخ چنین مستفاد میگردد که داروغه بطور کلی به حکام اطلاق می شده است. بعدها لقب حاکم پایتخت گردیده. (سازمان اداری حکومت صفوی مینورسکی ترجمه ٔ رجب نیا ص 136). || در ادارات بزرگ دولتی منشیان طراز اول که بر منشیان سمت سرپرستی و نظارت داشتند داروغه خوانده می شدند. (سازمان اداری حکومت صفوی ص 136). || رئیس و بزرگتر هر کار. مباشر و ناظر شهر و قریه. کارگزار. || مهتر ساربانان. (ناظم الاطباء).

فرهنگ عمید

داروغه

[عامیانه، مجاز] بزرگ‌تر هر صنف و دسته،
[عامیانه، مجاز] بزرگ‌تر و مباشر قریه،
[منسوخ] سردسته و رئیس پاسبانان و نگهبانان شهر،


گزمه

شبگرد، پاسبان، عسس،

فرهنگ فارسی هوشیار

داروغه

سرپاسبانان، رئیس و بزرگتر هر کار، مباشر و ناظر شهر

فرهنگ معین

داروغه

رییس پاسبانان، محافظ قریه یا شهر. [خوانش: (غِ) [تر.] (اِ.)]


گزمه

(گَ مِ) [تر.] (اِ.) شبگرد، پاسبان.

مترادف و متضاد زبان فارسی

داروغه

پاسبان، شبگرد، عسس، نگهبان


گزمه

آژان، پاسبان، پلیس، شبگرد، شحنه، عسس

معادل ابجد

گزمه و داروغه

1294

عبارت های مشابه

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری